کمابیش یک سال پس از گسترده ترین اعتراضات مردمی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، نشانی از فروکش کردن خشم و نارضایتی به چشم نمی آید. درحالی که آن جنبش به دلیل سرکوب و فقدان رهبری و سازماندهی به خاموشی گرایید، از آن پس اعتراضاتی دیگر،‌ و همچنین اعتصاب پشت اعتصاب روز به روز در جریان بوده اند. در سال گذشته کارگران کارخانه ها، رانندگان کامیون، معلمان و دیگر اقشار برای اعتراض به دستمزدهای به شدت پایین،‌ نبود بیمه و تورم افسار گسیخته، دست به صدها اعتصاب زده اند.

دیروز اعتراضات برای پنجمین روز پیاپی در ایران ادمه یافتند. همزمان، نیروهای انتظامی برخورد سخت تری در پیش گرفته اند. اعتراضات در پنجمین روز کم شمارتر به چشم می خوردند، تا حدی به دلیل سرکوب فزاینده و تا جایی به خاطر نبودِ هستهٔ مرکزیِ قابل لمسی برای جنبش. رژیم همچنین دسترسی به اینترنت و وسایل ارتباط جمعی را به شدّت محدود کرده است و به روشنی پیداست که بسیاری از اعتراضات، به ویژه در شهرهای کوچک تر و حومهها، گزارش نمی شوند.

دیروز اعتراضات برای پنجمین روز پیاپی در ایران ادمه یافتند. همزمان، نیروهای انتظامی برخورد سخت تری در پیش گرفته اند. اعتراضات در پنجمین روز کم شمارتر به چشم می خوردند، تا حدی به دلیل سرکوب فزاینده و تا جایی به خاطر نبودِ هستهٔ مرکزیِ قابل لمسی برای جنبش. رژیم همچنین دسترسی به اینترنت و وسایل ارتباط جمعی را به شدّت محدود کرده است و به روشنی پیداست که بسیاری از اعتراضات، به ویژه در شهرهای کوچک تر و حومهها، گزارش نمی شوند.

بحران سرمایه‌داری، به جوّ پرسشگری و جنبش‌های توده‌ای در سرتاسر جهان منجر شده است. از جنبش خشم در اسپانیا تا میدان سینتاگما در یونان و از همه جدیدتر جنبش برخاستگان در شب در فرانسه، جوانان شروع به کنش‌گری و به چالش‌ کشیدن نظام سرمایه‌داری می‌کنند. به‌عنوان بخشی از این فضای عمومی، در سال‌های اخیر شماری از جنبش‌های خودبه‌خودی علیه اشکال متعدد ستم که لایه‌های مختلف طبقه‌ی کارگر در سرمایه‌داری تجربه می‌کنند فوران کرده است. جنبش‌های الهام‌بخشی مانند «بیهودگی کافی است»، [1] «جانِ سیاهان مهم است»، [2] تظاهرات جهانی در اعتراض به خشونت علیه زنان در 8 مارس و جنبش ضد ترامپ تنها چند نمونه‌ی اخیر از تمایل فزاینده‌ی کارگران و جوانان برای مبارزه با ستم و تبعیض است. رهبران برخی از جنبش‌ها – معمولا اعضای چپ‌گرای آکادمی یا افراد تحت تأثیر آن- نظریه‌ی متداولی به نام «اینترسکشنالیتی» [3] را اتخاذ کرده‌اند. بنابراین عجیب نیست که گروهی از جوانان و دانشجویان که به‌عنوان بخشی از این جنبش‌ها سیاسی می‌شوند، برای مشاهده‌ی ستم از این منظر استفاده کنند. اما منظور از اینترسکشنالیتی چیست؟ آیا به کار مبارزه با ستم می آید و با مارکسیسم سازگاری دارد؟

پس از افولی کوتاه طی تعطیلات سال نو، جریان رو به گسترش اعتراضات محلی، که در پی اعتراضات سراسری در دیماه آغاز شد، دوباره سر بلند کرده. کشاورزان استان اصفهان برای ۵۰ روز، تا روز شنبه ۲۵ فروردین به اعتراضات خود ادامه دادند. جنبش که از شهر کوچک ورزنه شروع شده بود، اعتراضات خود را به شهر اصفهان رساند و مردم را از کل شرق استان اصفهان به درون خود ک‍شاند.