خانات تالش
این نوشتار کامل نیست. |
خانات تالش تالشی:Tolshi hanəti ترکی آذربایجانی: Talış xanlığı |
||||
خانات | ||||
|
||||
نقشه خانات تالش بین سالهای ۱۸۰۱–۱۸۱۳ | ||||
پایتخت | لنکران، آستارا [۱] |
|||
زبان(ها) | فارسی (زبان رسمی) [۲][۳] تالشی، ترکی آذربایجانی [۴] |
|||
دین | اسلام تشیع | |||
دولت | خانات | |||
خان | ||||
- ۱۷۴۷–۱۷۸۶ | میرجمالالدین خان | |||
- ۱۷۸۶–۱۸۱۴ | میرمصطفی خان | |||
- ۱۸۱۴–۱۸۲۸ | میرحسن خان | |||
وزیر کل | ||||
- ؟؟؟؟–۱۸۲۸ | میرزا خداوردی بن قربان | |||
دوره تاریخی | معاصر اولیه | |||
- مرگ نادرشاه | ۱۷۴۷ | |||
- تأسیس خانات تالش | ۱۷۴۷ | |||
- عهدنامه گلستان | ۱۸۱۳ | |||
- عهدنامه ترکمانچای | ۱۸۲۸ | |||
- انقراض خانات تالش | ۱۸۲۸ | |||
مساحت | ||||
- ۱۸۲۸ [۵] [۶] | ۶٬۲۰۰کیلومترمربع (۲٬۳۹۴مایلمربع) | |||
جمعیت | ||||
- حدود ۱۸۲۸ [۵] [۶] | ۵۰٬۰۰۰ | |||
تراکم جمعیت | ۸٫۱ /کیلومترمربع (۲۰٫۹ /مایلمربع) | |||
یکای پول | تومان | |||
امروزه بخشی از | جمهوری آذربایجان ایران |
تاریخ ایران | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
دوران باستان | |||||||
نیا-ایلامی ۳۲۰۰–۲۷۰۰ پیش از میلاد | |||||||
عیلام ۲۷۰۰–۵۳۹ پیش از میلاد | |||||||
منائیان ۸۵۰–۶۱۶ پیش از میلاد | |||||||
شاهنشاهی | |||||||
ماد ۶۷۸–۵۵۰ پیش از میلاد | |||||||
(سکاها ۶۵۲–۶۲۵ پیش از میلاد) | |||||||
هخامنشیان ۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد | |||||||
سلوکیان ۳۱۲–۶۳ پیش از میلاد | |||||||
اشکانیان ۲۴۷ پیش از میلاد–۲۲۴ پس از میلاد | |||||||
ساسانیان ۲۲۴–۶۵۱ | |||||||
سدههای میانه | |||||||
خلافت راشدین ۶۵۱–۶۶۱ | |||||||
امویان ۶۶۱–۷۵۰ | |||||||
خلافت عباسیان ۷۵۰–۱۲۵۸ | |||||||
طاهریان ۸۲۱–۸۷۳ | |||||||
زیاریان ۹۲۸–۱۰۴۳ |
صفاریان ۸۶۷–۱۰۰۲ |
||||||
آل بویه ۹۳۴–۱۰۵۵ |
سامانیان ۸۷۵–۹۹۹ |
||||||
غزنویان ۹۶۳–۱۱۸۶ | |||||||
سلجوقیان ۱۰۳۷–۱۱۹۴ | |||||||
خوارزمشاهیان ۱۰۷۷–۱۲۳۱ | |||||||
ایلخانان ۱۲۵۶–۱۳۳۵ | |||||||
چوپانیان ۱۳۳۵–۱۳۵۷ |
مظفریان ۱۳۳۵–۱۳۹۳ |
||||||
جلایریان ۱۳۳۶–۱۴۳۲ |
سربداران ۱۳۳۷–۱۳۷۶ |
||||||
تیموریان ۱۳۷۰–۱۴۰۵ | |||||||
قراقویونلو ۱۴۰۶–۱۴۶۸ |
تیموریان ۱۴۰۵–۱۵۰۷ |
||||||
آققویونلو ۱۴۶۸–۱۵۰۸ |
|||||||
معاصر اولیه | |||||||
صفویان ۱۵۰۱–۱۷۲۱ |
هوتکیان ۱۷۰۹–۱۷۳۸ |
||||||
افشاریان ۱۷۳۸–۱۷۵۰ | |||||||
زندیان ۱۷۵۰–۱۷۹۴ |
افشاریان ۱۷۵۰–۱۷۹۶ |
||||||
قاجاریان ۱۷۹۶–۱۹۲۵ | |||||||
معاصر | |||||||
دودمان پهلوی ۱۹۲۵–۱۹۷۹ | |||||||
دولت موقت ایران ۱۹۷۹–۱۹۸۰ | |||||||
جمهوری اسلامی ۱۹۸۰–امروز | |||||||
خانات تالش خاننشینی در منطقه کنونی جمهوری آذربایجان بود که از دوران امپراتوری صفوی تا ۱۸۲۸ بر تالش حکم میراند که در نتیجه جنگ های ایران و روسیه از ایران جدا شد. پایتخت این خاننشین، شهر لنکران بود.
محتویات
حاکمان[ویرایش]
میر جمالالدین خان[ویرایش]
نخستین حکمران تالش میرجمالالدین بیگ، از سادات لنکران بود که نسب خود را به زید بن علی میرساند. پدر میرزابیگ، میرعباسخان، از سادات ضیابری بود که در عصر شاه عباس دوم صفوی به الوف لنکران مهاجرت کرده و به فرمان شاه، خلیفه صوفیان آن منطقه شده بود. میرجمالالدین در جنگ داغستان (۱۱۵۳-۱۱۵۴) همراه نادرشاه بود. نادر او را به سبب تیره بودن چهرهاش قراخان لقب داده بود.[۷] نادر پس از سرکوب مردم تالش که به علت به علت فشارهای مالیاتی قیام کرده بودند، میر جمالالدین تالش را به حکومت آن منطقه گماشت. بعدها قرهبیگخان ضمن اطاعت از جانشینان نادر و حتی کریم خان زند، توانست بر مدعیان محلی فائقآید و حکومت خود را در آن ناحیه تثبیت کند.[۸] میر جمالالدین خان پس از قتل نادرشاه و در هنگامه جنگهای مدعیان سلطنت ایران، بر قلمرو خود افزود و بخش بزرگی از سرزمین تالش را تصرف کرد.[۷] جانشینان کریم خان زند نتوانستند حضور خود را در تالش حفظ کنند و این سرزمین در دوره آنان با تاخت و تاز مدعیان غیرتالش مواجه بود که بر سر کسب قدرت با یکدیگر در ستیز بودند. قراخان برای مقابله با این مدعیان به روسیه تزاری متوسل شد.[۸]
میر مصطفی خان[ویرایش]
پس از درگذشت قراخان در ۱۲۰۱، فرزند بزرگش، میرمصطفیخان، حاکم تالش شد.[۷] نخستین سالهای حکومت میرمصطفیخان مصادف با به قدرت رسیدن آقامحمدخان قاجار بود. میرمصطفیخان که یارای مقابله با آقامحمدخان را نداشت، کوشید تا حمایت حاکمان قفقاز را جلب کند. به این منظور، هیئتی را نزد اراکلی، پادشاه گرجستان فرستاد و در جلسهای که هیئتی نیز از سوی محمدخان، حاکم ایروان در آن حضور داشت، سه طرف توافق کردند که ضمن جلب حمایت روسیه، در مقابل آقامحمدخان قاجار متحد شوند.[۸] میرمصطفی خان یکپارچگی و استقلال تالش را در سر میپروراند و استراتژی خود را به گونه ای انتخاب کرده بود که به این هدف برسد. برای این منظور هرگونه اتحاد استراتژیک سیاسی و نظامی با محورهای قدرت آن زمان را در برنامه خود داشت. زمانی که حکومت مرکزی قاجار قصد تصرف تالش را داشت میرمصطفی خان از نیروهای روسیه برای مقابله با این حملات کمک میگرفت و زمانی هم که نیروهای روسیه به سمت سرزمین تالش حمله میکردند، با نیروهای حکومت متحد میشد. ولی هدف اصلی او محکم کردن پایه های سیاسی تالش برای استقلال بود. آقامحمدخان که در صدد سرکوب قیامهای اقوام در گوشه و کنار کشور بود، با ارسال نامههایی به خانات نواحی مختلف قفقاز و تالش از آنها خواست که از حکومت مرکزی تبعیت کنند. میرمصطفیخان به پشتگرمی روسیه پاسخ منفی به نامه آقامحمدخان داد و در ۱۲۰۹ به هنگامی که آقامحمدخان قصد تصرف گرجستان را داشت، بر ضد نیروهای قاجار وارد عمل شد. آقامحمدخان نیز نیروهایی را به تالش گسیل داشت و لنکران مرکز حکومت میرمصطفیخان را به تصرف درآورد. میرمصطفیخان به کوههای اطراف روانه شدو پس از آنکه نیروهای آقامحمدخان، لنکران را ترک کردند، به آنجا بازگشت و کوشید تا بیش از پیش قدرت و نیروهای خود را تقویت کند .[۸]
میرمصطفی در ۱۲۱۲ پس از آگاهی از خبر قتل آقامحمدخان، همراه آقاعلی شفتی، حاکم موروثی شفت، به نیروهای مستقر در گیلان حمله برد و رشت را تصرف کرد، اما اقامت او در رشت دیری نپایید و پیش از رسیدن سپاهیان فتحعلیشاه به گیلان، به تالش بازگشت.[۷]
میرمصطفیخان در آغاز سلطنت الکساندر اول، نمایندهای به دربار روسیه فرستاد و حمایت آنان را درخواست کرد. دولت روسیه که آماده پذیرش چنین درخواستی بود، قوایی به تالش فرستاد و میرمصطفیخان نیز آنان را در قلعه کهنه آستارا و قریه گرمی اوجارود و شهر لنکران جای داد.[۷]
در دوره سلطنت فتحعلیشاه قاجار و با آغاز دوره نخست جنگهای ایران و روسیه، عباس میرزا و قائممقام فراهانی کوشیدند با گفتگو میرمصطفیخان را از نزدیکی به روسیه بازدارند. در این زمان میرمصطفیخان گاهی به سمت ایران و گاهی به سمت روسیه تمایل پیدا میکرد، اما سرانجام تحت شرایط حاکم بر آن زمان و نتیجه بخش نبودن مذاکرات با نمایندگان حکومت، هیئتی از جانب خود برای پذیرش تحتالحمایگی به دربار روسیه گسیل داشت.[۸]
میر حسن خان[ویرایش]
پس از درگذشت میرمصطفی خان در روز ۲۶ ژوئیه ۱۸۱۴، پسر ارشد او به نام میر حسن، به جای او نشست.
میر حسن خان در روز ۳۰ ژوئن ۱۸۳۲ درگذشت.
زبان[ویرایش]
عموم مردم منطقه به زبان ترکی آذربایجانی و تالشی تکلم میکردند. [۴]
شجرهنامه[ویرایش]
|
|
|
|
|
|
|
|
حسین بن علی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
علی بن حسین (سجاد) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
زید بن علی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
میر شمسالدین | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
میر محمدرضا مجتهدالعرفاء |
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
میر محمدباقر شیخالاسلام |
|
|
میر حسین |
|
خاندان مهرانیها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
میر عزیز خان |
|
میر عباسبیگالحسینی |
|
|
فاطمه خانم |
|
ابراهیم خان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
میرجمالالدینخانالحسینی (میرقرهخان) |
|
|
میرطهماسبخانالحسینی |
|
میر رضا بیگ (میرزا بیگ) |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||
فتحعلیشاه قاجار |
|
صادق خان شقاقی |
|
میر مصطفیخانالحسینی |
|
|
میر عیسی (ابراهیم) |
|
میر قاسم |
|
میرمهدیبیگ |
|
میرعسگربیگ | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
عباسمیرزا نایبالسلطنه |
|
خیرالنساء خانم |
|
میر حسنخانالحسینی |
|
بیکه خانم |
|
میرحسینبیگ |
|
میرمحمدبیگ |
|
میرعباسبیگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شاهزاده فرخنده خانم |
|
میرکاظمخانالحسینی |
|
میرخانکشیبیگ |
|
میرجوادبیگ |
|
میرعبداللهبیگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||
میر زینالعابدینخان سرهنگ |
|
میر اسداللّهخان صارمالسلطنه |
|
میر سلطاناحمدخان سیفالملک |
|
میرمصطفیبیگ |
|
میرنقیبیگ |
|
میرحسنبیگ (بیوگخان) |
|
میرمحمدبیگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
مير سليمانخان صارمالسلطنه |
|
میر لطفعلیخان امیرتومان |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||
میر داوودخان امیرالممالک |
|
مير صادقخان † صارمالسلطنه |
|
میراسداللهخان |
|
میرمصطفیخان |
|
میرمحمدحسینخان صارمنظام |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- ↑ http://taleshen.ir/تالش-منطقه-ای-در-جمهوری-آذربایجان/
- ↑ Swietochowski, Tadeusz (2004). Russian Azerbaijan, 1905-1920: The Shaping of a National Identity in a Muslim Community. Cambridge: Cambridge University Press. p. 12. ISBN 978-0521522458.
(...) and Persian continued to be the official language of the judiciary and the and local administration [even after the abolishment of the khanates].
- ↑ Pavlovich, Petrushevsky Ilya (1949). Essays on the history of feudal relations in Armenia and Azerbaijan in XVI - the beginning of XIX centuries. LSU them. Zhdanov. p. 7.
(...) The language of official acts not only in Iran proper and its fully dependant Khanates, but also in those Caucasian khanates that were semi-independent until the time of their accession to the Russian Empire, and even for some time after, was New Persian (Farsi). It played the role of the literary language of class feudal lords as well.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ Nikolai F. Dubrovin (1871). The history of war and Russian domination in Caucasus. Volume 1: Study on the Caucasus and the peoples inhabiting it. Book 2: Transcaucasia (in Russian). Saint Petersburg. p. 328.
- ↑ http://iichs.org/index.asp?id=1342&doc_cat=31
- ↑ مطالعه تطبیقی تالش شمالی و جنوبی-دکترشهرام امیر انتخابی
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ خانات تالش
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ [ http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=130&avaid=5725]
پیوند به پیرون[ویرایش]
- حکومت لنکران - ماهنامه تالش- سال اول- شماره دوازدهم-فروردین
- خانات تالش در دانشنامه جهان اسلام
|
|
|
این یک مقالهٔ خرد تاریخی پیرامون ایران است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. |